سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود پسندیدن آدمى ، یکى از حسودان خرد اوست . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 92 مهر 29 , ساعت 6:29 عصر

گروه تروریستی داعش به تازگی با انتشار یک فیلم مدعی شده است همه اعضای یک خاندان 150 نفره از قزاقستان برای جهاد و ورود فوری به بهشت به سوریه مهاجرت کرده اند!

به گزارش پارس به نقل از العالم، گروه موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام وابسته به القاعده، با انتشار فیلمی از طریق یوتیوب، پدیده بی سابقه ای را در عرصه فعالیت های تروریستی خود در سوریه به تصویر کشید. در این فیلم که برخی پایگاه های اینترنتی وابسته به القاعده نیز آن را تبلیغ کرده اند، جوانی قزاقستانی به نام عبد الرحمن می گوید: از قزاقستان با هدف جهاد و شتاب برای ورود به بهشت به شام مهاجرت کرده ایم.

این شهروند قزاقستانی مدعی شده که به همراه اعضای خاندانش که 150 نفر هستند، هزارها مایل سفر کرده و مبالغ هنگفتی برای مهاجرت به شام هزینه کرده است. این فیلم ساختمانی را به تصویر می کشد که ادعا می شود در سوریه است. همچنین در آن سرودهایی درباره جنگ های القاعده در چچن، عراق و سومالی پخش می شود. یک تروریست سعودی به نام ابو الزبیر المهاجر قبل از انجام عملیات انتحاری ضد یکی از مواضع ارتش سوریه در حومه دمشق در پایان این فیلم صحبت می کند. هنوز درستی این فیلم تایید نشده است.

سوریه بارها ترکیه، قطر و عربستان را به حمایت از گروه های تروریستی که از خارج به این کشور اعزام می شوند متهم کرده است. قزاقستان از جمهوری های جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی سابق است که هزاران مایل با سوریه فاصله دارد.


دوشنبه 92 مهر 29 , ساعت 6:27 عصر

یک زن تونسی در اعترافاتی جدید از اقدامات خود در فریب دختران این کشور برای سفر به سوریه و پیوستن به گروههای تروریستی تکفیری، در ازای دریافت مبالغی پرده برداشت.

به گزارش پارس به نقل از مهر، قضات یک دادگاه در تونس با صدور حکمی یکی از زنان تونسی را به اتهام دست داشتن در اعزام دختران به سوریه محکوم به زندان کردند. بنابراین گزارش، این زن تونسی اعتراف کرده که دختران و زنان را به بهانه دفاع از دین با عنوان جهاد قانع می کرده و در ازای سفر هر کدام از آنها به سوریه 3 هزار دینار به وی پرداخت می شده است.

البته میزان دریافتی این زن تونسی به نسبت میزان سن زنان و دختران اعزامی به سوریه متفاوت بوده است. مقامات امنیتی تونس اعلام کرده اند که این زن تونسی اطلاعاتی دارد که به آنها در رسیدن به شبکه عامل فریب و اعزام دختران تونسی به سوریه کمک خواهد کرد.

بنابر اعلام این مقامات دختران تونسی پس از اینکه برای اعزام به سوریه اعلام آمادگی می کردند از طریق لیبی و ترکیه به خاک سوریه وارد می شدند. اعزام دختران تونسی به سوریه برای قرار گرفتن در کنار تروریستهای تکفیری با فتوای دروغ و ضد اسلامی موسوم به جهاد نکاح از سوی وهابیون که ترویج علنی فحشا به شمار می رود، موجی از خشم و انزجار را در میان مردم تونس به دنبال داشته است.


دوشنبه 92 مهر 29 , ساعت 6:24 عصر

ستون نویس روزنامه فرامنطقه ای الشرق الاوسط با اشاره به مساله همگرایی در روابط ایران و آمریکا تاکید کرد که این کشور برای تامین منافعش در خاورمیانه چاره ای جز برقراری روابط با ایران را ندارد.

به گزارش پارس،«احمد المصری» ستون نویس روزنامه فرامنطقه‌ای الشرق الاوسط و کارشناس مسائل ایران در گفت و گو با تسنیم با اشاره به رویکرد همگرایی در روابط میان ایران و آمریکا گفت: پس از آنکه برای آمریکا مشخص شد که نمایندگانش در منطقه خاورمیانه یعنی برخی کشورهای اسلامی و عربی نمی توانند کمکش کنند تا به اهدافش برسد و انتظاراتی که از آنها داشت برآورده نکردند تلاش کرد در روابطش با کشورهای منطقه تجدید نظر کند. همچنین آمریکا از چندین بحران از جمله بحران های اقتصادی و مالی رنج می‌برد و ما می بینیم که این روزها به علت بدهی ها اگر نتواند مشکلاتش را حل کند چه بسا طی سه چهار روز اقتصادش از هم فرو بپاشد.

وی با اشاره قطع بودن روابط بین تهران و واشنگتن طی سه دهه گذشته، افزود: به علت دشمنی طولانی مدت با ایران برای آمریکا ثابت شده است که جمهوری اسلامی ایران بزرگترین قدرت منطقه ای است و باید به شکلی از اشکال با ایران از در همکاری وارد شود.آمریکا با کشورهای دیگر منطقه به تساوی برخورد نمی کند، ولی اکنون ملاحظه می کنیم از در همکاری متقابل با ایران وارد شده است. آمریکا با کشورهای دیگر منطقه به مثابه وابسته و تابع برخورد می کند اما با ایران به گونه ای دیگر برخورد می‌کند.

المصری به برخی مخالفت ها و نگرانی ها در ایران در مورد برقراری روابط با آمریکا اشاره کرد و گفت: اگر چه برخی از محافظه کاران در ایران با چنین نزدیکی و برقراری روابط مخالف هستند اما باید به آنها گفت که نزدیکی ایران و آمریکا به سود ایران تمام می شود. ایران کشور ضعیف یا وابسته به کشورهای دیگر نیست. در ایران نظام دموکراتیک برقرار است و آمریکایی ها این را می دانند. در ایران برخلاف دیگر کشورهای منطقه نظام دیکتاتوری حاکم نیست زیرا در این کشور همه چیز باید در مجلس مطرح شود و در مورد آن رای گیری شود؛ مجلسی که نمایندگان ملت در آن حضور دارند. اما در دیگر کشورهای منطقه این حاکم و پادشاه است که حرف اول و آخر را در مورد همه چیز می زند. بنا براین نباید نگران برقراری روابط با آمریکا بود.

وی تصریح کرد: اگر چه جانب احتیاط در برقراری روابط با آمریکا را باید رعایت کند و به نظر می رسد این بار آمریکا برای برقراری روابط با ایران صداقت دارد زیرا سیاست هایش را در تعامل با کشورهای وابسته به خود شکست خورده دیده است.

ستون نویس روزنامه فرامنطقه‌ای الشرق الاوسط با بیان اینکه آمریکا برای تامین منافعش در خاورمیانه چاره ای جز برقراری روابط با ایران را ندارد گفت:آمریکایی ها دیدند که ایران سه چهارم برگ برنده ها را در منطقه در اختیار دارد .ایران در بیشتر کشورهای عربی و اسلامی منطقه از جمله سوریه، لبنان و حتی فلسطین و دیگر کشورهای منطقه نفوذ دارد و از روابط خوبی با بیشتر کشورها برخوردار است. بنا بر این واشنگتن به این نتیجه رسید که اگر بخواهد منافعش در منطقه تامین شود باید با ایران روابط خوبی برقرار کند و به این کشور امتیاز دهد. ما دیدیم که ایران هیچ عجله ای برای برقراری روابط با آمریکا نداشته و ندارد. بلکه این آمریکایی ها بودند که برقراری روابط را پیشنهاد دادند. این اوباما و جان کری بودند که مساله برقراری رابطه با تهران را مطرح کردند.

وی افزود: ایران همیشه این را می گفت که آمریکا نباید تهدیدش کند و می گفت با هر کسی که حقوق یا خاکش را تهدید کند به شدت برخورد می کند.ایران همیشه آماده هر گونه رویارویی بوده است.اکنون این ایران است که در جایگاه قوی و قدرت قرار دارد و نه در جایگاه ضعف.

المصری در مورد تناقض و دوگانه گرایی آمریکا و اظهارت ضد و نقیض و تهدید ایران گفت: این دو گانه گرایی در دنیای سیاست طبیعی است البته همانطور که آمریکایی ها ایران را به اعمال تحریم ها تهدید می کنند ایرانی ها هم آمریکایی ها را متقابلا تهدید می‌کنند و این تهدیدات و این دو گانه گرایی در فن سیاست امری طبیعی است و تلاش برای تحمیل شروط خود پیش از هر گونه مذاکراتی است. به نظرم بنده ایرانی ها طی این ده پانزده سال اخیر در سیاست خبره شده اند و این بازی ها را به خوبی یاد گرفته اند. .ایرانی ها به وقت جنگ می جنگند و به وقت سیاست اهل سیاست ورزی اند، برخلاف اعراب که نه بلندند بجنگند و نه اهل سیاست هستند.اعراب نه اهل جنگند و نه اهل سیاست.

وی مذاکرات ایران و غرب در مورد مساله هسته ای ایران را نیز مثبت ارزیابی کرد و گفت: به نظرم مذاکرات ایران و کشورهای 5+1 در مسیرمثبتی پیش می رود و به نتیجه می رسد زیرا نه آمریکا و نه کشورهای اروپایی در شرایط مناسبی نیستند که حتی بتوانند شرایط خود را بر ایران تحمیل کنند.ما حوادث سوریه را دیدیم که چگونه غربی ها نتوانستند که کاری را از پیش برند.

کارشناس مسائل ایران، غنی سازی را حق ایران خواند و عنوان کرد: غنی سازی اورانیوم توسط ایران حق قانونی ایران است.ایران بارها اعلام کرده است که فعالیت های هسته ای اش مسالمت آمیز است و حتی اگر مسالمت آمیز هم نباشد آمریکا در ابتدا باید برود سراغ رژیم صهیونیستی که زرادخانه هسته ای دارد. آمریکا چرا سراغ هند و پاکستان نمی رود. آمریکا خودش چرا خودش را سلاح های هسته ای عاری نمی کند. آمریکا تنها کشوری است که از سلاح های هسته ای استفاده کرده است.

المصری به نیاز آمریکا به ایران نیز اشاره و خاطرنشان کرد:به نظر من آمریکا برای تامین منافع خود در منطقه به ایران به شدت نیاز دارد. ایران تنها کشوری است که این قدرت را دارد که امنیت را در منطقه و حوزه خلیج فاس تامین کند دیگر کشورها عددی به شمار نمی روند و فقط برخی از آنها به لحاظ اسمی بزرگ هستند اما هیچ نیستند و به عبارتی در سیاست خارجی هیچ قدرتی ندارند اما ایران برگ برنده های زیادی در منطقه دارد و در نهایت آمریکا منافعش را از راه برقراری روابط با ایران در منطقه می تواند تامین کند.

وی در ادامه با تاکید بر اینکه ایران نباید از حق خود در غنی سازی اورانیوم چشم پوشی کند، گفت: ایران نباید از حق خود برای غنی سازی اورانیوم نباید چشم پوشی کند و ما این را در سخنان وزیر خارجه ایران شنیدیم و دیدیم.همچنین ایران باید تاکید کند این حقش است که از منافع خود و همپیمانان خود در منطقه دفاع کند همانطور که آمریکا در همه اشکال برای تامین منابع خود و رژیم صهیونیستی دفاع می‌کند. واقعیت این است که این ایران است که از قدس و فلسطین حمایت می‌کند و این امام خمینی (ره)بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران بود که روز جهانی قدس را اعلام کرد.ایران باید از در مورد بسیاری مسائل دیگر با امریکا مذاکره کند.

وی افزود: این را نیز باید بگویم که واگذار کردن مسائل دنیای اسلام و مقدسات اسلام به اعراب و گذشت شصت سال جنگ و مذاکره هیچ کاری برای آنها نکرد و برای فلسطینی ها هیچ ارمغانی به بار نیاورد. بنا بر این بهتر است که چنین پرونده هایی را به ایران واگذار کنیم زیرا ایران قدرت و توان دارد و هر کسی هم بخواهد حقی را بگیرد یا با طرف مقابل مذاکره کند باید قدرت داشته باشد.

المصری در پایان گفت: ایرانی ها باید به آمریکایی ها بفهمانند که این ایران است که بزرگ و سرور منطقه و خلیج فارس است و در اقیانوس هند تا دریای مدیترانه می تواند حضور داشته باشد.ما دیدیم که چگونه ناوگان دریایی ایران در دریای سرخ و مدیترانه و خلیج فارس حضور فعال دارد و این را باید آمریکا بپذیرد.از سوی دیگر ایران اعلام کرد که می خواهد در اقیانوس اطلس نیز حضور دریایی پیدا کند چرا که نه؟ این حق ایران است.


دوشنبه 92 مهر 29 , ساعت 10:49 صبح

رئیس‌جمهوری آمریکا در سخنرانی هفتگی خود بار دیگر ضمن اشاره به ناامیدی مردم آمریکا از قانونگذاران برای چندمین بار گفت، در درگیری‌های طولانی مدت میان دولت و کنگره بر سر سقف بدهی‌ها و تعطیلی موقتی دولت «هیچ برنده‌ای» وجود ندارد.

اوباما: مردم از دولت آمریکا ناامید شده‌اند

به گزارش پارس به نقل از ایسنا، به نقل از شبکه خبری سی‌ان‌ان، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا در این سخنرانی گفت: در زمانی که اقتصاد کشور ما نیازمند رشد و ایجاد شغل بیشتر است، بحران‌های به وجود آمده چند هفته اخیر در حقیقت به مشاغل و رشد بیشتر لطمه وارد کرد و ناامیدی و سرخوردگی بسیار زیاد مردم آمریکا نسبت به آنچه که در واشنگتن در جریان است، قابل درک می‌باشد.

اوباما همانند گذشته در این سخنرانی به طور مستقیم جمهوری‌خواهان را به دلیل نقششان در تعطیلی دولت خطاب قرار نداد اما در عوض از این سخنرانی برای مطرح کردن دومین دستور کار خود استفاده کرد. اوباما به خصوص از کنگره خواست تا یک لایحه جدید در خصوص کشاورزی و بودجه‌ای را که از رشد اقتصادی حمایت و به پیشبرد اصلاحات مهاجرتی کمک می‌کند، تصویب کند.

هیچ یک از این گزینه‌ها برای رئیس‌جمهوری آمریکا به راحتی به دست نمی‌آید. کنگره بودجه چهار ساله را تایید نکرده است و این دو حزب سیاسی پیشنهاد کاملا متفاوتی را درباره بودجه مطرح کرده‌اند. برنامه دموکرات‌ها کاهش مالیات بر ارزش افزوده و بودجه برخی برنامه‌های اجتماعی است. اوباما در سخنرانی هفتگی خود خواستار بررسی‌های جدید با هدف رشد اقتصادی شد.

وی افزود: هیچ انتخابی بین رشد یا تعهد مالی وجود ندارد. ما به هر دوی آنها نیازمندیم. بنابراین اگر بودجه‌ای را تصویب کنیم که بر ایجاد مشاغل بیشتر با درآمدهای بهتر متمرکز نباشد، اشتباه بزرگ و جدی مرتکب می‌شویم. اگر که قصد داریم تا منابعی را برای مسائلی که به رشد ما کمک می‌کنند اختصاص دهیم باید مسائل غیرضروری را کاهش داده و راه‌های فرار از مالیات را که به ایجاد مشاغل کمک نمی‌کند، مسدود کنیم.

بسیاری از جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان که تمایلی برای حمایت از مهاجرت حدود 12 میلیون مهاجر به آمریکا ندارند، موافق برنامه اصلاحات مهاجرتی اوباما نیستند.

اوباما در ادامه گفت: هم‌اکنون که جو بحران رد شده، نمی‌توانیم به طور اتفاقی در مورد همه چیز به توافق دست یابیم. اما نباید به دلیل آنکه برخی افراطگرایان در احزاب ما موافق سازش و توافق نیستند به این اختلافات طولانی ادامه دهیم. من از افراد هر حزبی که می‌تواند و می‌خواهد دست به کارهای مهم بزند، استقبال می‌کنم.

به نقل ازپارس نیوز


دوشنبه 92 مهر 29 , ساعت 10:47 صبح

 

ناگفته‌ وزیر احمدی‌نژاد از خانه‌نشینی وی

فضا به گونه ای نیست که بگوییم اصولگرایان در کشور پایگاه ندارند. دلیلش هم انتخابات شوراها است که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و در بیشتر شهرها از جمله کلان‌شهرها نیروهای اصولگرا اکثریت را به دست آوردند به رغم اینکه لیست های متعدد داشتند.

ناگفته‌ وزیر احمدی‌نژاد از خانه‌نشینی وی

به گزارش  پارس , اکنون که دولت های دهم به تاریخ پیوسته است بهتر می توان درمورد عملکرد دولت و بخش های مختلف آن قضاوت کرد. دولتی که با شعار اصولگرایی و اسلام گرایی رای گرفت اما با "مکتب ایران" و کورش کبیر از صحنه سیاست کنار رفت. شاید اگر حاشیه سازی های آقای احمدی نژاد و اطرافیانش نبود، امروز می شد یا بهتر می شد از عملکرد دولت وی دفاع کرد.

می گوید در انتخابات مجلس پنجم که در حوزه رفسنجان کاندیدا بوده دو تن از برادرانش به نفع رقیب اصلاح طلب وی فعالیت می کردند. شاید خودش هم آن روز که در مجلس پنجم علم استیضاح عطاالله مهاجرانی وزیر وقت ارشاد را برافراشت فکر نمی کرد که یک دهه بعد بر صندلی او تکیه زند. دکتر "سید محمد حسینی" چهره خندان و محجوب دولت دهم در اولین روزهای پاییز 92 به جهان نیوز آمد. او که سابقه شاگردی آیت الله مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق (ع) را دارد و این روزها در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس مشغول است، علاوه بر کرسی وزارت ارشاد دولت دهم احمدی نژاد در دولت نهم وی نیز دارای مسئولیت هایی همچون ریاست دانشگاه پیام نور، قائم مقام و معاون وزیر علوم بوده است. حسینی که سابقه نمایندگی مجلس را در کارنامه خود دارد در دوران ریاست علی لاریجانی بر صداوسیما هم از مدیران ارشد وی بود.

اگر چه اغلب خانواده سیاسی وی اصلاح طلب یا به قول خودش کارگزار هستند اما وی همواره در اردوگاه اصولگرایان سکنی گزیده است. یک برادر او داماد مرحوم خلخالی عضو قدیمی مجمع روحانیون مبارز است و برادر دیگرش نیز با خانواده هاشمی رفسنجانی وصلت کرده است. خود حسینی اما داماد حاج شیخ عباس پورمحمدی (برادر اصغر پورمحمدی مدیر سابق شبکه سه و عموی مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری) است.

وزارت ارشاد دولت دهم نیز به مثابه همه دوره های پیشین وزارت ارشاد با حاشیه های فراوانی روبرو بود و فراز و فرودهای زیادی داشت تا آنجا که بسیاری اوقات نه اصلاح طلبان و روشنفکران بلکه اصولگرایان و متدینین مدعی این وزارتخانه و مدیران متفاوتش بودند. دکتر حسینی در گفتگوی سه ساعته خود با جهان نیوز فارغ از مصلحت اندیشی های دوره وزارت از وزارت ارشاد، رابطه اش با لاریجانی و احمدی نژاد و دانشگاهش، علل شکست اصولگرایان در انتخابات، بی تدبیری برخی از مدیران وزارت ارشاد دولت دهم، خانه نشینی 11 روزه، استیضاح مهاجرانی در مجلس پنجم و برداشتن عکسش از وزارت ارشاد دولت دهم، و... سخن گفت. او اگر چه سعی می کرد که کاری به دولت فعلی نداشته باشد اما تلویحاً از تعطیلی نمایشگاه ها و جشنواره ها در دولت تدبیر و امید گلایه کرد.

یکی از مسایل حاشیه ساز دولت دهم خانه نشینی 11 روزه احمدی نژاد بود. شما چه روایت ناگفته ای از این خانه نشینی دارید؟ اقدامی هم کردید؟
سخن گفتن در این باره را در حال حاضر به مصلحت نمی دانم ولی به جهت اصرار دوستان اشاره‌ای به موضوع می‌کنم. در سفر استانی کردستان که بودیم از طریقی خبردار شدم که ایشان (احمدی نژاد) قرار است بعد از بازگشت از این سفر در دفتر کارشان حاضر نشوند. همانجا که بودیم سعی کردم فرصتی پیش بیاید که با ایشان صحبت کنم و نظر خودم را بگویم که این تصمیم تبعات منفی غیر قابل جبرانی خواهد داشت. برنامه‌های سفر به گونه ای بود که نتوانستم صحبت کنم و برگشتیم تهران. از همان روز پنجشنبه که به تهران برگشتیم چون احتمال می دادم به ایشان دسترسی نداشته باشم که حضوری صحبت کنم، با افراد موثر و دوستان نزدیک احمدی نژاد از جمله آقای مشایی، تلفنی صحبت کردم و گفتم که اگر این تصمیم عملی بشود، بسیار آسیب وارد می کند و به هیچ وجه قابل قبول نیست. آنها هم گفتند که ما داریم صحبت می کنیم و ما هم نظر شما را داریم. ولی خب متاسفانه این اتفاق رخ داد. من چون برنامه سفر به شهرستان‌های یزد و کرمان را داشتم،نتوانستم بلافاصله با آقای احمدی‌نژاد صحبت کنم. روزهای اول فکر می کردیم مساله زود حل و تمام می شود. روز سه شنبه فرصتی فراهم شد تا با احمدی نژاد در منزلشان صحبت کنیم.آنجا ایشان مشغول صحبت بودند و گلایه هایی از وضعیت کشور داشتند و موارد متعددی را مطرح می کردند.چند نفر دیگر از اعضای دولت هم آنجا بودند. من وارد صحبت شدم و حرف ایشان را قطع کردم و گفتم که به هر حال ما آمده‌ایم که صحبت کنیم، حرف های شما به جای خودش، قرار است ما هم صحبت کنیم.ایشان داشت ماجرایی را تعریف می کرد گفت بگذار این موضوع تمام بشود. بعد که تمام شد به من گفتند که خب، حالا شما بفرمایید ارشاد کنید! من هم نکاتی که به ذهنم می رسید از جمله تبعات این موضوع را مطرح کردم.

با توجه به شناختی که از ایشان داشتیم و ارادتی که به رهبری ابراز می‌داشتند و در جلسات اعلام می‌کردند، خلاصه بحث ما این بود که بازتاب بیرونی این کار به نوعی فاصله گرفتن و زوایه داشتن تلقی می شود. ایشان با قاطعیت این مطلب را رد می کردند و می گفتند من همین دیشب خدمت مقام معظم رهبری بودم و جلسه داشتیم و اگر بر فرض هم شائبه ای پیش بیاید و برخی احساس کنند نسبت به جایگاه رهبری و بحث ولایت فقیه مساله ای ایجاد شده، من بعدا در مورد ولایت فقیه و جایگاه آن صحبت می کنم و مساله حل می شود. من آنجا اشاره کردم که با یک سخنرانی نمی شود این مساله را جبران کرد و گفتم اگر شما امروز در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت بکنید بهتر از این است که صبر کنید فردا در جلسه هیأت دولت شرکت کنید. دیگر دوستان هرکدام مطلب متین و مستدلی را بیان داشتند که بیانگر دلسوزی و تعهد آنان و پای‌بندی و وفاداری به رهبر فرزانه انقلاب بود.

به هر حال روز شنبه که در استان هرمزگان مراسم روز ملی خلیج فارس راداشتیم،ایشان پیام داد و موضوع فیصله یافت اما به هر صورت این واقعه به دولت و جایگاه احمدی نژاد یک لطمه بسیار جدی وارد کرد. اعضای دولت هم از این موضوع سخت ناراحت بودند چون یکی از افتخارات دولت این بود که پیرو رهبر معظم انقلاب است و نمی خواستند چنین مساله ای در کارنامه دولت ثبت بشود. جزئیات مفصل تر است و این اجمالی از موضوع بود که پرداختن به این موضوع و ذکر جزئیات ضرورتی ندارد.

چه کسانی احمدی نژاد رابه این تصمیم رساندند؟
هیچ کس به ظاهر نگفت که ما تشویق کردیم. با هر کسی که صحبت می کردم همه می‌گفتند که ما مخالف این کار هستیم. در همان کردستان آقای رحیمی چند بار تلاش کردند و صحبت هم کردند ولی ایشان (احمدی نژاد) نظر خودشان را داشتند.

وقتی احمدی نژاد به جلسه هیات دولت آمد درباره جایگاه ولایت فقیه صحبت کرد اما درباره مصداق آن و ولی فقیه صحبت نکرد.
در خصوص مفهوم و مصداق هر دو صحبت کرد.در دولت هم بحث های مختلفی که مطرح می شد ایشان بارها ارادت خودشان را به رهبری عزیز اعلام می کرد و عملا هم می دیدیم حتی در برخی موارد که نظر دیگری داشت نظر مقام معظم رهبری را ترجیح می داد. البته طوری نبود که در جامعه آن را مطرح کند که فلان موضوع خلاف نظر شخصی من است یا نهایتا در برخی مسائل سکوت می کرد. به هر حال وجود اختلاف نظر در برخی مسائل کلان کشور تا حدودی طبیعی است اما یکی از دغدغه های جدی ایشان همواره این است که آسیبی به رهبر معظم انقلاب وارد نشود. بعد از دوران ریاست جمهوری هم ایشان وفاداری و ارادت و تبعیت خود را اعلام می کند ولی اینکه چرا در آن مقطع ایشان به این جمع بندی رسید باید خودشان صحبت کنند. ما هیچ موقع نتوانستیم دلیل قانع کننده ای داشته باشیم.

یکی از انتقاداتی که به شما می شود این است که می گویند در این دوره وزارت ارشاد مروج ابتذال بود. برخی فیلم هایی که شما مجوز دادید در سینماهای حوزه هنری اکران نشد یا برخی از فیلم ها مروج خیانت بود و یا وارد حوزه مسائل خصوصی خانواده می‌شد.تحلیلی وجود دارد که می گوید حساب این فیلم ها از شخص شما جداست و مجموعه تحت مسؤولیت‌تان به نوعی خودسرانه عمل می کرد. نظر شما چیست؟


ببینید! برخی ضعف ها وجود داشته است. طبیعی است که در مجموعه عریض و طویلی مانند وزارت ارشاد ممکن است اشکالاتی در گوشه و کنار هم پیدا بشود اما رویکرد کلی این نبوده است که فیلمی ساخته بشود که مروج خیانت باشد.اصل بر این بوده است که اگر فیلمی می خواهد به آسیب های اجتماعی اشاره کند جنبه درس آموزی و عبرت آموزی داشته باشد. در این مدت هم ده‌ها فیلم مناسب و خوبی ساخته شده است که انگار عده‌ای تعمد دارند که نادیده گرفته شود. شما آثاری که مورد حمایت در این دوره قرار گرفت را با دوره های قبل مقایسه کنید. فیلم‌هایی که درباره دفاع مقدس و موضوعات ارزشی و مسایل جهانی است و بیانگر جنایات آمریکا و صهیونیسم است افزایش یافت، این رویکرد نشان می دهد که یک عزم و اراده ای وجود داشت که به سمتی حرکت کنیم که فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی خودمان را ترویج کنیم. در گذشته داشتیم مواردی که معاونت سینمایی و بنیاد فارابی فیلمی ساخته بود، سرمایه گذاری کرده بود ولی به‌خاطر مضمون آن ناگزیر متوقفش کرده بود، چون امکان نمایش آن نبود. حوزه هنری و نیروی انتظامی و دستگاه های دیگر نیز چنین فیلم هایی ساخته بودند که قابل اکران نبود.

حداقل در این دوره سرمایه گذاری نسبت به فیلم هایی بود که مفید و مناسب باشند. ممکن است فیلم ضعفی هم داشته یا اشکالی در آن وجود داشته باشد اما اشکال اغلب از لحاظ شکلی و تکنیکی بوده کمتر شده است که از نظر محتوایی اشکال بگیرند. اینکه سالی صد فیلم ساخته می شود و دو سه فیلم اشکال داشته باشند خیلی با وضعی که از گذشته تاکنون بر سینمای کشور حاکم بوده است عجیب نیست،البته همان چند مورد هم گاهی با یک اصلاح جزئی اگر انجام می شد مسأله‌ساز نبود. مثلا اگر در فیلم «دموکراسی در روز روشن» یک جمله از آن حذف می شد دیگر حساسیت‌ها روی آن کم می شد. همیشه که نباید توقع داشت وزیر بیاید وارد ریز مسایل شود، بالاخره شوراهایی تعیین کردیم، شورای صدور پروانه و اکران آنها این دقت ها را انجام می دادند. گاهی اوقات ممکن است آنها اشتباهی می کردند و بازتاب های وسیعی داشت، خصوصا اینکه به‌خاطر اختلافات سیاسی و طیفی عده‌ای به این مسائل دامن می‌زدند درحالی که در خصوص فیلم‌های به مراتب مسئله‌دارتر در گذشته سکوت کرده بودند.
یک نکته اضافه کنم. خیلی وقت ها مبنای ارزیابی و قضاوت فیلم هایی بود که در جشنواره ارایه می شد در حالی که غالبا بعد از جشنواره هم مجدد بازبینی و ارزیابی می شد و خیلی وقت ها فیلم هایی که اکران می شد با آن چیزی که در جشنواره نمایش داده شده بود متفاوت بود. ضعف هایی که داشت گرفته می شد. یک تفکری بود که می گفتند جشنواره چون متعلق به خواص است و خود هنرمندان هستند، اگر دقت هم

نکردیم، اشکالی ندارد و بعدا برای اکران، جداگانه اصلاح می کنیم که خودش مساله ساز می شد. حتی به فیلمی مجوز اکران ندادیم اما صرف اینکه در جشنواره اکران شد کلی به ما حمله کردند که این فیلم چرا پخش شده در حالی که پخش نشد، توقیف شد.

برخی از دوستان ما می خواستند این ژست را بگیرند و بگویند که ما فیلم توقیفی نداشتیم ولی ما فیلم توقیفی هم داشتیم حتی از برخی از کارگردان های معروفی که کارهای ارزشی و دفاع مقدسی انجام داده بودند اما فیلمی ساخته بودند که همراهی با فتنه بود لذا اجازه اکران نیافت. یا یکی از بازیگران مشهور فیلمی ساخته بود که مجوز پخش ندادیم چون که موجب برداشت نادرست در مورد دفاع مقدس بود و اشکالاتی به آن وارد بود و محتوای آن بسیار تلخ بود. نمی خواهم بگویم آن بازیگر سوء نیتی داشته است ولی کسی اگر آن فیلم را می دید این تصور را پیدا می کرد که انگار رزمندگان عامل مصیبت و گرفتاری شده‌اند. در نتیجه مجوز اکران داده نشد و آن هنرمند عزیز هنوز هم ناراحت است.

مدیریت سینمایی کشور دست افرادی بود که عضو هیأت اسلامی هنرمندان بودند و انتظار و توقعی که از این مدیریت می‌رفت بسیار بیشتر از گذشته بود. چرا این انتظار برآورده نشد؟ از سویی معضل بزرگ وفاداران به گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ را در چه می بینید؟ برخی از آنان مستقل فعالیت می کنند و قائلند کار کردن برای انقلاب در جمهوری اسلامی در حوزه فرهنگ بسیار سخت‌تر از کار کردن ضد انقلاب در جمهوری اسلامی در این حوزه است.
یکی از انتقادات همین بود. این دوستان به عنوان نیروهای مسلمان سینما شناخته می شدند. علما و نیروهای ارزشی هم می گفتند که انتظاری که از شما داریم از دولت های قبلی نداشتیم. گاهی اوقات به خاطر توقعات بیشتر این انتقادات مطرح می شد. اگر کارهایی که در گذشته شده است را با این دوره مقایسه کنیم چه بسا انتقادات بیشتری به آن‌ها وارد باشد، مخصوصا در قیاس با دوران اصلاحات. در دیگر زمینه‌ها هم شاهد اهمال‌کاری و به قول خودشان تساهل و تسامح بودیم مثلا در آن دوره کتاب‌هایی حتی به روستاها فرستاده بودند که مروج تفکر غرب و عرفان‌های نوظهور بود.


یکی از اشکالاتی که دوستان ما در مدیریت سینمایی داشتند این بود که خودشان همه سینماگر بودند و برخی از آنها مدیریت قوی نداشتند. من از ابتدا ترجیح می دادم که فردی غیر سینماگر مسوولیت (معاونت سینمایی) را به عهده بگیرد. این یکی از اشکالات بود . اشکال دیگر این بود که وقتی که یک جمع سینماگر مسؤولیت را به عهده گرفتند و از گذشته هم اختلاف نظرهایی با دیگران داشتند، از همان روز اول عده ای در مقابل آنان موضع گرفتند و دیگر این اختلافات تشدید شد و هر کاری کردیم که این مسأله پایان پیدا کند نشد. برخی رسانه ها هم به این موضوع دامن می زدند و هر کار مثبتی هم که انجام می شد آنها منفی جلوه می دادند و موجب می شد چنین تصوراتی ایجاد شود.

البته نقاط مثبت در این دوره زیاد است. فیلم های خوب تاریخی، خانوادگی، کودک و... ساخته شد و اینها را باید در نظر داشته باشیم. کار وزارت ارشاد هم فقط سینما نیست. سینما یکی از بخش های کاری ما بود.در قسمت های دیگر نظیر هنرهای تجسمی، تئاتر، موسیقی،اقدامات قرآنی و سازمان های متعددی که وابسته به وزارت ارشاد هستند معمولا نادیده گرفته شدند و کمتر به این موضوعات و فعالیت‌های گسترده‌ای که انجام شد توجهی صورت گرفت.

برای تقویت جبهه فرهنگی انقلاب که ما تجربه عینی و ملموسی در این دوره داشتیم می شود راهکارهایی را در نظر گرفت که شرایط بهتری را داشته باشیم. ما سعی کردیم علی‌رغم محدودیت‌های اعتباری کمک و حمایت کنیم. البته گاهی این بروکراسی و سیستم اداری موجب کندی کارها می‌شد. یک راهکار همان اجرایی شدن مهندسی فرهنگی است که در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح شده و مراحل نهایی‌اش را طی کرده است. اگر این سند ابلاغ بشود و همه خود را موظف به عمل بدانند،نه اینکه صرفا یک سند باشد،اگر مانند نقشه جامع علمی کشور مورد توجه قرار گیرد اتفاقات خوبی در حوزه فرهنگ و هنر رخ خواهد داد.

مسأله دیگر هم این است که بالاخره نیروها باید کار خودشان را انجام بدهند یعنی نیازها را در نظر بگیرند و در عین حال که می‌خواهندآثاری تولید کنند که با افکار و اندیشه اسلام ناب هماهنگی دارد، هر مقدار بتوانند حرفه‌ای تر، فنی تر و دقیق تر و پرچاذبه تر ارائه کنند حتما می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. ما هم تجربه کرده ایم که آثار ارزنده هم برای داخل و هم برای خارج از کشور جاذبه بیشتری دارد. خوشبختانه الان نیروهای مستعد فراوانی در کشور وجود دارند که اگر از ظرفیت و توان آنان استفاده بشود فکر می کنم که می توانیم نیازهای داخل و خارج از کشور را تامین کنیم.

آقای شمقدری (معاون سابق سینمایی) انتخاب شما بود؟
با آقای شمقدری ارتباط و تعاملی نداشتم و ایشان را به عنوان کارگردان مسلمان می شناختم که دغدغه ساخت فیلم‌های ارزشی در سینمای ایران دارد. حضور وی در این سمت با معرفی و نظر دکتر احمدی نژاد بود. آقای احمدی نژاد با شناخت بیشتری که داشت پیشنهاد داد و بعد هم مسؤولیت به وی واگذار شد.

چند نفر از مدیران وزارت ارشاد، به شما معرفی و به این شکل مسؤول شدند؟
به ندرت اتفاق افتاد. آقای شمقدری را هم می شناختیم نه اینکه نشناسیم اما سابقه آشنایی از نزدیک نداشتیم. یا شناختی از آقای شاه آبادی از قبل نداشتیم ولی یکی از دوستان از خارج از دولت وی را معرفی کرد و یک مدت ایشان به عنوان مشاور و بعد قائم مقام هنری مشغول شد و بعد که دیدیم توان کاری دارد مسؤولیت دادیم. این طور نبود که همه نیروها را از قبل شناخت گسترده ای داشته باشیم.

معاون مطبوعاتی را خودتان انتخاب کردید؟
معاونت مطبوعاتی از اهمیت و حساسیت بالایی برخوردار بود. در دولت بارها بحث رسانه‌ها مطرح می‌شد. می‌بایست کسی معاون باشد که تصور نکنند از منافع دولت حمایت نمی کند. فردی باشد که از این جهت هیچ دغدغه ای وجود نداشته باشد. لذا با شناختی که از آقای محمدزاده در زمان وزارت پیدا کرده بودم که در دولت رفت و آمد می‌کرد و می دانستم که اعضای دولت و رییس جمهور ایشان را می‌شناسند انتخاب صورت گرفت. ایشان هم کارهای خوبی در دوره مسؤولیت انجام دادند که رضایت اصحاب رسانه را به همراه داشت.

 


<      1   2   3      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ